این نوشتار مبانی نظری و پیشینه تحقیق انگیزه و انگیزه پیشرفت قابل ویرایش با فرمت ورد doc بصورت جامع و کامل می باشد. در بخش اول (چارچوب) ادبیات نظری انگیزه و انگیزه پیشرفت تشریح می شود و در بخش دوم پیشینه نظری تحقیق انگیزه و انگیزه پیشرفت در پژوهش های داخلی و خارجی مورد بررسی قرار می گیرد.

 

 

 


اصطلاح انگیزش نخستین بار از واژه ی لاتین موو  که به معنی حرکت است گرفته شد. انگیزش انسان اعم از خودآگاه یا ناخودآگاه، ناشی از نیازهای اوست. انگیزش یک فرآیند زنجیره‌ای است که با احساس نیاز یا احساس کمبود و محرومیت شروع می شود، سپس خواست را به دنبال می آورد و موجب تنش و کنش به سوی هدفی می شود که محصول آن، رفتار نيل به هدف است. توالی این فرآیند ممکن است منجر به ارضای نیاز شود. انگیزه و انگیزش غالبا به صورت مترادف به کار می روند. انگیزه اصطلاحی دقیق تر از انگیزش است، زیرا انگیزش را عامل کلی مولد رفتار، ولی انگیزه را علت اختصاصی یک رفتار خاص می توان به حساب آورد. انگیزه بیشتر، اشاره به رفتار انسان دارد و نمی توان آن را در مورد حیوانات به کار برد (سیف، 1388: 230). دلیل این که چرا ما بعضی رفتارها را انجام می دهیم و بعضی دیگر را انجام نمی دهیم، انگیزه های ما هستند.

 

 


انگیزه را چرایی رفتار گویند، به عبارت دیگر هیچ رفتاری را فرد انجام نمی دهد که انگیزه  یا نیازی، محرک آن نباشد. بنابراین در تعریف انگیزه می توان گفت: انگیزه عبارت است از حالتی درونی و کمبود یا محرومیتی که انسان را به انجام یک سری فعالیت وا می دارد. بنابراین می توان گفت انگیزه ها موجب تشویق و تحریک فرد به انجام یک کار یا رفتار می شود در حالی که انگیزش یک خواست کلی را منعکس می نماید.  منشأ بررسی انگیزش، به یونان باستان (سقراط، افلاطون و ارسطو ) بر می گردد. افلاطون معتقد بود که انگیزش از روح، ذهن و روان، سه جزئی که به صورت سلسله مراتبی وجود دارند، ناشی می شود.

 

 

در سطح بسیار ابتدایی، جنبه ی اشتها آور روح قرار دارد، که به اشتها و امیال بدن، مانند گرسنگی و میل جنسی کمک می کند. در سطح دوم، جنبه ی رقابت جو قرار دارد که در معیارهای اجتماعی، مانند احساس افتخار یا شرمندگی دخالت دارد. در عالی ترین سطح، جنبه ی حسابگر قرار دارد که به توانایی های تصمیم گیری روح، مانند عقل و انتخاب کمک می کند. با آغاز قرن بیستم، وقتی علم روان شناسی با سؤالاتی رو به رو شد که پاسخ روشنی برای آن نداشت، به سرعت از شدت و حدت نظریه ی منطقی بودن تمام عیار انسان کاسته و توجه روان شناسان به مطالعه ی دیگر خصوصیات روانی ظاهرا غیر منطقی او معطوف شد. در نتیجه ی این مطالعات، مفهوم تازه ای بنام انگیزش پدید آمد که به سرعت کانون مطالعات رفتار انسان قرار گرفت (سید جوادین ، 1386: 456-455).

 

 

 

 

 

 

 

 


فهرست مطالب


فصل دوم چارچوب نظری و پیشینه پژوهش انگیزه و انگیزه پیشرفت

-    2-2-5- انگیزه ی پیشرفت    2
2-2-5- 1- ماهیت و تاریخچهی انگیزه پیشرفت    2
1)    نظریه یاراده: اولین نظریه ی بزرگ در انگیزش    4
2)    نظریه یغریزه: دومین نظریه ی بزرگ در انگیزش    4
3)    نظریه ی سایق: سومین نظریه ی بزرگ در انگیزش    5
2-2-5- 2- تعریف انگیزه    6
-    2-2-5- 3- انواع انگیزه    9
2-2-5- 3- 1- انگیزههای اولیه و ثانویه    9
2-2-5- 3- 2- انگیزه ی درونی و بیرونی    9
2-2-5- 5- ویژگیهای افراد دارای انگیزه ی پیشرفت    14
-    2-2-5-5- مبانی نظری در مورد انگیزه    17
2-2-5-5- 1- نظریه ی مازلو    17
2-2-5-5- 2- نظریه ی مورای    18
2-2-5-5- 3- نظریه ی مککللند    20
2-2-5-5-4 - نظریه ی اتکینسون    21
-    2-3- پیشینهی پژوهشی    23
2-3-1- تحقیقات انجام شده در خارج از کشور    23
2-3-2- تحقیقات انجام شده در داخل کشور    26
-    منابع    33


پیشینه تحقیق
تحقیقات خارجی
تحقیقات داخلی


منابع و مآخذ
منابع فارسی    
منابع انگلیسی